مقاله مدیریت استراتژیک

مکتب پیکربندی در استراتژی

مکتب پیکربندی در استراتژی (Configuration School)

مکتب پیکربندی در استراتژی | نقطه اتصال ثبات و دگرگونی

مکتب‌های استراتژی طی دهه‌های گذشته کوشیده‌اند تا تصویری روشن از نحوه شکل‌گیری و تحول استراتژی در سازمان‌ها ارائه دهند. هر یک از این مکاتب بخشی از واقعیت پیچیده مدیریت را برجسته کرده‌اند؛ برخی بر تحلیل منطقی و برنامه‌ریزی رسمی تأکید داشته‌اند، و برخی دیگر بر فرایندهای یادگیری، فرهنگ یا قدرت. با این حال، تجربه نشان داده است که هیچ مکتبی به‌تنهایی قادر نیست تمام ابعاد پویای سازمان و محیط را تبیین کند.

در چنین بستری، مکتب پیکربندی در استراتژی به‌عنوان یک دیدگاه یکپارچه‌ساز پدیدار شد. مکتب پیکربندی در استراتژی تلاش می‌کند روایت‌های گسسته پیشین را به هم پیوند دهد و نشان دهد سازمان‌ها نه در حالت‌های پیوسته و بی‌ثبات، بلکه در قالب پیکربندی‌های نسبتاً پایدار فعالیت می‌کنند. در نگاه مکتب پیکربندی در استراتژی، استراتژی همچون مسیری خطی و یکنواخت طراحی نمی‌شود، بلکه سازمان‌ها در دوره‌هایی از ثبات قرار دارند و سپس با جهش‌ها و دگرگونی‌های ناگهانی وارد مرحله‌ای تازه می‌شوند.

ویژگی ممتاز مکتب پیکربندی در استراتژی در آن است که به جای گرفتار شدن در دوگانه «تجویزی یا توصیفی»، استراتژی را هم به‌عنوان الگوی تحقق‌یافته در گذشته و هم به‌عنوان طرحی برای آینده بررسی می‌کند. به همین دلیل، مکتب پیکربندی نقطه اتکای مهمی برای مدیرانی است که باید میان ثبات و تغییر تعادل ایجاد کنند و از رهگذر شناخت پیکربندی‌ها، گذارهای استراتژیک موفقی را رقم بزنند.


مکتب پیکربندی در استراتژی چیست؟

مکتب پیکربندی در استراتژی (Configuration School) بر این ایده استوار است که سازمان‌ها را می‌توان در قالب پیکربندی‌های مشخص و نسبتاً پایدار دسته‌بندی کرد. هر پیکربندی ترکیبی از ساختار سازمانی، فرآیندهای مدیریتی، فرهنگ، و استراتژی‌های خاص خود را دارد. نمونه‌هایی از این پیکربندی‌ها در کار مینتزبرگ با عنوان‌هایی چون ساختار ساده، بوروکراسی ماشینی، بوروکراسی حرفه‌ای، سازمان بخشی‌شده و آدهوکراسی شناخته می‌شوند. سازمان‌ها معمولاً برای مدتی طولانی در چنین وضعیت‌هایی باقی می‌مانند و تلاش می‌کنند با محیط خود به تعادل برسند.

اما تغییر زمانی رخ می‌دهد که فشارهای محیطی یا تحولات داخلی باعث شود پیکربندی موجود ناکارآمد گردد. در این لحظه، سازمان ناچار است وارد یک فرآیند تحول استراتژیک شود؛ فرآیندی که غالباً با عدم‌قطعیت، ریسک بالا و گسست از گذشته همراه است. مکتب پیکربندی در استراتژی این گذارها را لحظات حیاتی می‌داند که سرنوشت سازمان را رقم می‌زنند. به بیان دیگر، این مکتب استراتژی را به‌عنوان الگوهای ثبات و تغییر در طول زمان می‌بیند، نه صرفاً مجموعه‌ای از تصمیم‌ها یا برنامه‌های مقطعی.


ایدئولوژی مکتب پیکربندی در استراتژی

ایدئولوژی مکتب پیکربندی در استراتژی بر این اصل استوار است که سازمان‌ها را نمی‌توان صرفاً با تحلیل لحظه‌ای یا ابزارهای جزئی فهمید؛ بلکه باید آن‌ها را در قالب پیکربندی‌های پایدار و چرخه‌های تحول بررسی کرد. این مکتب بر همزیستی دو بُعد ثبات و تغییر تأکید دارد: دوره‌هایی که سازمان در یک ساختار مشخص به تعادل می‌رسد، و لحظات جهشی که همه‌چیز دگرگون می‌شود. در واقع، پیکربندی‌ها همچون «عصرهای سازمانی» هستند که هرکدام منطق، ساختار و استراتژی خاص خود را دارند. ایدئولوژی مکتب پیکربندی در استراتژی مدیران را دعوت می‌کند تا هم به حفظ انسجام داخلی در دوران ثبات توجه داشته باشند و هم برای مدیریت تحولات بنیادین آماده باشند.

🌀 تعادل میان ثبات و تغییر:

سازمان‌ها باید بپذیرند که استراتژی هم به دوره‌های پایدار نیاز دارد و هم به لحظات دگرگونی، و هیچ‌یک به‌تنهایی کافی نیست.

🌀 پیکربندی به‌عنوان چارچوب هویت سازمانی:

هر سازمان در یک بازه زمانی دارای ساختار، فرهنگ و استراتژی منحصربه‌فردی است که هویت آن را شکل می‌دهد.

🌀 گذارهای جهشی و انقلابی:

تحولات استراتژیک نه همیشه تدریجی، بلکه گاهی ناگهانی و جهشی هستند و مدیران باید برای این لحظات آمادگی داشته باشند.

🌀 یکپارچگی ابعاد مختلف سازمان:

استراتژی، ساختار، فرهنگ و فرآیندها باید همسو باشند تا یک پیکربندی پایدار ایجاد شود.

🌀 چرخه‌های عمر سازمانی:

سازمان‌ها همانند موجودات زنده، از مراحل تولد، رشد، بلوغ و دگرگونی عبور می‌کنند و استراتژی باید متناسب با این چرخه‌ها بازطراحی شود.


بنیان‌گذاران و پیشگامان مکتب پیکربندی در استراتژی

مکتب پیکربندی در استراتژی بیش از آنکه حاصل اندیشه‌ی یک فرد باشد، نتیجه‌ی تلاش گروهی از اندیشمندان مدیریت و سازمان است که کوشیدند ابعاد مختلف ثبات و تغییر را در چارچوبی یکپارچه بیان کنند. در ادامه، تنها چهره‌ کلیدی این جریان معرفی می‌شود:

هنری مینتزبرگ (Henry Mintzberg)

هنری مینتزبرگ بیش از هر کسی با مکتب پیکربندی گره خورده است. او با آثار برجسته‌اش در حوزه‌ی ساختار سازمانی و به‌ویژه کتاب Strategy Safari، استراتژی را از منظر الگوهای پایدار و چرخه‌های تحول بررسی کرد. مینتزبرگ مفهوم پیکربندی را به‌عنوان راهی برای توضیح این‌که چگونه سازمان‌ها در دوره‌هایی از ثبات قرار می‌گیرند و سپس دچار تغییرات بنیادین می‌شوند، مطرح ساخت. او همچنین پنج نوع ساختار معروف سازمانی (ساختار ساده، بوروکراسی ماشینی، بوروکراسی حرفه‌ای، شکل بخشی‌شده، و آدهوکراسی) را معرفی کرد که نمونه‌هایی از پیکربندی‌های پایدار به‌شمار می‌روند.

henry Mintzbergn kraken e1758475409931


ویژگی‌های مکتب پیکربندی در استراتژی

ویژگی‌های مکتب پیکربندی در استراتژی بر تمرکز همزمان بر ثبات و تغییر سازمانی استوار است. این مکتب سازمان‌ها را در قالب پیکربندی‌های نسبتاً پایدار می‌بیند که شامل ساختار، فرآیندها، فرهنگ و استراتژی منسجم هستند و در طول زمان دچار تغییرات جهشی و گذارهای بنیادین می‌شوند. مکتب پیکربندی در استراتژی بر یکپارچگی همه ابعاد سازمان تأکید دارد و چرخه‌های عمر سازمانی—از تولد و رشد تا بلوغ و دگرگونی—را ملاک تحلیل استراتژی می‌داند، در حالی که نقش آن به‌عنوان پل میان مکاتب تجویزی و توصیفی، امکان درک بهتر تعامل میان تصمیم‌گیری برنامه‌ریزی‌شده و واقعیت‌های عملیاتی سازمان را فراهم می‌کند.

🧠 تمرکز بر الگوهای پایدار سازمانی:

مکتب پیکربندی بر این اصل تأکید دارد که سازمان‌ها در قالب پیکربندی‌های نسبتاً پایدار فعالیت می‌کنند و هر پیکربندی ترکیبی از ساختار، فرآیندها، فرهنگ و استراتژی خاص خود را دارد.

🧠 تحولات جهشی و گذارهای بنیادین:

این مکتب تغییرات استراتژیک را غالباً ناگهانی و انقلابی می‌داند، نه تدریجی، و بر اهمیت مدیریت درست این لحظات حیاتی تأکید می‌کند.

🧠 یکپارچگی و همسویی در سازمان:

برای ایجاد یک پیکربندی موفق، تمامی ابعاد سازمان—از فرهنگ و ساختار تا استراتژی و منابع—باید همسو و هماهنگ عمل کنند.

🧠 چرخه‌های عمر سازمانی:

سازمان‌ها همانند موجودات زنده مراحل تولد، رشد، بلوغ و تغییر را طی می‌کنند و استراتژی باید متناسب با هر مرحله طراحی و بازنگری شود.

🧠 نقطه اتصال میان مکاتب تجویزی و توصیفی:

مکتب پیکربندی در استراتژی به‌عنوان یک پل عمل می‌کند که نظریه‌های تجویزی و توصیفی را یکپارچه کرده و نشان می‌دهد چگونه ثبات و تغییر در سازمان‌ها همزمان معنا پیدا می‌کنند.


کاربردهای عملی مکتب پیکربندی در استراتژی

کاربردهای عملی مکتب پیکربندی در استراتژی، سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا همزمان ثبات و تغییر را مدیریت کنند. رویکرد مکتب پیکربندی در استراتژی کمک می‌کند تا تغییرات ساختاری و استراتژیک با کمترین اختلال اجرا شوند و استراتژی‌ها با چرخه عمر و محیط سازمان همسو باقی بمانند. همچنین، امکان تلفیق بینش‌های مکاتب مختلف استراتژی برای خلق یک پیکربندی منسجم و کارآمد فراهم می‌شود.

💡 طراحی تغییرات سازمانی هدفمند:

با شناسایی پیکربندی‌های موجود و نقاط حساس، سازمان‌ها می‌توانند تغییرات ساختاری و استراتژیک خود را به‌صورت هدفمند و کم‌ریسک برنامه‌ریزی کنند.

💡 هماهنگی استراتژی با چرخه عمر سازمان:

مدیران می‌توانند استراتژی‌ها و پروژه‌ها را متناسب با مراحل تولد، رشد، بلوغ و دگرگونی سازمان تنظیم کنند تا عملکرد بهینه حفظ شود.

💡 مدیریت گذارهای جهشی:

در مواقع تغییرات بنیادین، این مکتب کمک می‌کند تا سازمان با کمترین اختلال و مقاومت داخلی، از یک پیکربندی به پیکربندی دیگر منتقل شود.

💡 یکپارچه‌سازی رویکردها و مکاتب استراتژی:

سازمان‌ها می‌توانند بینش‌های مکاتب تجویزی و توصیفی را در قالب یک پیکربندی منسجم به کار گیرند و استراتژی جامع‌تری خلق کنند.

💡 ارزیابی تطابق با محیط:

ابزارهای عملی این مکتب به بررسی میزان همسویی پیکربندی سازمان با فشارها و تغییرات محیطی کمک کرده و راهکارهای اصلاحی ارائه می‌دهند.


تکنیک‌ها و ابزارهای مکتب پیکربندی در استراتژی

تکنیک‌ها و ابزارهای مکتب پیکربندی در استراتژی، چارچوبی عملی برای تحلیل و مدیریت وضعیت‌های پایدار و گذارهای سازمانی ارائه می‌دهند. این ابزارها به مدیران کمک می‌کنند تا هم ساختار و فرآیندهای داخلی و هم تعامل سازمان با محیط بیرونی را ارزیابی کنند. به‌طور همزمان، امکان هماهنگی میان مکاتب تجویزی و توصیفی و طراحی پیکربندی‌های منسجم فراهم می‌شود.

🎯 تحلیل پیکربندی سازمانی:

این ابزار به مدیران کمک می‌کند تا همزمان ساختار، فرآیندها، فرهنگ و استراتژی سازمان را بررسی کرده و وضعیت پایدار کنونی را شناسایی کنند.

🎯 شناسایی گذارهای استراتژیک:

با استفاده از این تکنیک، نقاط حساس و لحظات جهشی که سازمان نیازمند تغییر بنیادین است، قابل پیش‌بینی و مدیریت می‌شوند.

🎯 مدلسازی چرخه عمر سازمان:

ابزارهایی برای تحلیل مراحل تولد، رشد، بلوغ و افول سازمان، که به بازطراحی و تطبیق استراتژی‌ها با هر مرحله کمک می‌کنند.

🎯 تطبیق استراتژی با محیط:

این تکنیک بررسی می‌کند که پیکربندی موجود چگونه با فشارها و تغییرات محیطی هماهنگ است و چه اصلاحاتی لازم است.

🎯 یکپارچه‌سازی مکاتب استراتژی:

با بهره‌گیری از روش‌های مقایسه‌ای و تحلیلی، این ابزار امکان ترکیب بینش‌های مکاتب تجویزی و توصیفی در قالب یک پیکربندی منسجم را فراهم می‌کند.


مزایای مکتب پیکربندی در استراتژی

درک جامع سازمان:

این مکتب امکان بررسی همزمان ساختار، فرآیندها، فرهنگ و استراتژی را فراهم می‌کند و تصویر کامل‌تری از سازمان ارائه می‌دهد.

✅ مدیریت بهینه تغییرات:

با شناسایی نقاط حساس و گذارهای جهشی، سازمان می‌تواند تغییرات بنیادین را با حداقل ریسک و مقاومت داخلی انجام دهد.

هماهنگی با چرخه عمر سازمان:

استراتژی‌ها و تصمیمات سازمانی به‌طور طبیعی با مراحل تولد، رشد، بلوغ و دگرگونی همسو می‌شوند و کارایی و پایداری افزایش می‌یابد.

✅ یکپارچه‌سازی مکاتب و دیدگاه‌ها:

امکان ترکیب بینش‌های تجویزی و توصیفی در قالب یک پیکربندی منسجم فراهم شده و تصمیم‌گیری‌ها مستدل‌تر می‌شوند.

✅ تطبیق بهتر با محیط:

سازمان‌ها می‌توانند پیکربندی‌های خود را با فشارها و تغییرات محیطی هماهنگ کنند و واکنش‌های سریع و مؤثرتری به شرایط خارجی داشته باشند.


معایب مکتب پیکربندی در استراتژی

پیچیدگی تحلیل و پیاده‌سازی:

شناخت و ارزیابی کامل پیکربندی‌ها و چرخه‌های تحول سازمانی نیازمند داده‌های گسترده و تحلیل‌های پیچیده است که برای بسیاری از سازمان‌ها زمان‌بر و منابع‌بر می‌باشد.

❌ ریسک وابستگی به مدل‌های استاندارد:

تمرکز بر پیکربندی‌های شناخته‌شده ممکن است خلاقیت و انعطاف سازمان را محدود کند و فرصت‌های نوآورانه را نادیده بگیرد.

❌ عدم قطعیت در گذارهای جهشی:

لحظات تغییر بنیادین و جهشی سازمانی همیشه قابل پیش‌بینی نیستند و مدیریت آن‌ها ممکن است با ریسک بالایی همراه باشد.

❌ نیاز به هماهنگی گسترده:

یکپارچه‌سازی ساختار، فرهنگ، فرآیندها و استراتژی نیازمند هماهنگی بین واحدها و سطوح مختلف سازمان است که می‌تواند دشوار و چالش‌برانگیز باشد.

پیچیدگی تلفیق با سایر مکاتب:

ترکیب بینش‌های مکاتب تجویزی و توصیفی در یک پیکربندی منسجم ممکن است باعث سردرگمی یا تضاد در تصمیم‌گیری‌ها شود، به‌خصوص در سازمان‌های بزرگ و چندلایه.


سایر مقالات مرتبط با موضوع استراتژی


جمع‌بندی و نتیجه گیری مکتب پیکربندی در استراتژی

مکتب پیکربندی در استراتژی، به‌عنوان یک چارچوب یکپارچه‌ساز، امکان درک سازمان‌ها را فراتر از تحلیل جزئی فراهم می‌کند و تمرکز خود را بر همزمانی ثبات و تغییر قرار می‌دهد. مکتب پیکربندی در استراتژی نشان می‌دهد که سازمان‌ها در قالب پیکربندی‌های نسبتاً پایدار عمل می‌کنند و گذارهای جهشی، نقاط حیاتی تحول استراتژیک را رقم می‌زنند. با بهره‌گیری از ابزارها و تکنیک‌های این مکتب، مدیران می‌توانند تصمیمات استراتژیک را با کمترین ریسک و بیشترین هماهنگی میان ساختار، فرآیندها، فرهنگ و محیط سازمان اتخاذ کنند. به‌علاوه، توانایی یکپارچه‌سازی بینش‌های مکاتب تجویزی و توصیفی، پیکربندی را به نقطه اتکای مهمی برای طراحی استراتژی‌های جامع و پایدار تبدیل می‌کند، که هم اهداف کوتاه‌مدت و هم تحولات بلندمدت سازمان را پوشش می‌دهد.


در دنیای رقابتی امروز، ورود به بازارهای جهانی دیگر یک انتخاب نیست؛ بلکه یک ضرورت است. مجموعه 121TRD با تکیه بر تجربه‌ی تخصصی در حوزه‌های مشاوره صادرات، بازاریابی بین‌المللی و توسعه بازار، به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا فراتر از مرزهای داخلی فکر کنند و محصولات یا خدمات خود را به بازارهای جهانی معرفی کنند. ما در 121TRD، با تحلیل دقیق بازارهای هدف، شناسایی فرصت‌های صادراتی، طراحی استراتژی‌های ورود به بازار و ارائه راهکارهای اجرایی، فرآیند بازاریابی بین‌الملل را برای شرکت‌ها ساده، قابل پیش‌بینی و کم‌ریسک‌تر می‌کنیم. از تدوین پروفایل صادراتی و آماده‌سازی مستندات حرفه‌ای تا ارتباط با خریداران خارجی، مذاکره، تنظیم قرارداد و پیگیری ارسال کالا، در کنار شما هستیم تا مسیر صادرات را با اطمینان طی کنید.

اگر به دنبال رشد پایدار، دسترسی به بازارهای جدید و افزایش سهم برند خود در سطح بین‌الملل هستید، خدمات تخصصی 121TRD می‌تواند شتاب‌دهنده مسیر تجاری شما باشد. ما معتقدیم در دنیای امروز، هر برند شایسته دیده‌شدن در مقیاسی جهانی است — کافی است با یک استراتژی درست، شروع کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *